آخ که عجب رویی داری
بازم میگی دوستم داری
خودم دیدم بابا خودم دیدم
لب روی لباش میگذاری
چرا راستشو نمیگی
غیر من یاری داری
من میدونم من میدونم
تو دیگه دوستم نداری
جولو پلاستو جمع کن
ببر بیرون از خونه ی دلم
این همه خوبی به تو
حالا ببین چی اومد به سرم
خانم حالا یاغی شده
رفته برام ساقی شده
برای آش سرد شون
چه کاسه ی داغی شده
گریه تویه قشنگی خیالم
حالا شده آتش زرد وجودت
اگه نفرین چاره سازه
پس منم سیاه می خونم
اگه عشق سوز گدازه
دیگه از عشق نمی خونم
پشت سرم گفتی که من درگیر قاطی پاتی ام
تف به مرامت عوضی از سرتم زیادیم