هوالحق

از همان روزی که یوسف را به چاه انداختن یا که با شمشیر و خون دیوار چین را ساختند آدمیت مرده بود گرچه آدم زنده بود .

هوالحق

از همان روزی که یوسف را به چاه انداختن یا که با شمشیر و خون دیوار چین را ساختند آدمیت مرده بود گرچه آدم زنده بود .

تو یعنی

تو یعنی گونه های غنچه ای را به رسم مهربانی ناز کردن

تو یعنی کوچه باغ آرزو را به روی گام یاسی باز کردن

تو یعنی وسعت معصوم دل را به معنای شکفتن هدیه دادن

تو یعنی بوته ای از رازقی را میان حجم گلدانی نهادن

تو یعنی جستجوی آبی عشق

تو یعنی فصل پاک پونه بودن

تو یعنی چتری از احساس گل را برای قلب بارانی گشودن

تویعنی قصه ی شوق کبوتر

تو یعنی لذت سبز شکفتن

تو یعنی با تواضع راز دل را به یک نیلوفر بی کینه گفتن

تو یعنی وسعتی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد